در خبرها از دستگیری یک مفسد اقتصادی دیگر خواندیم که با سوء استفاده از روابط شخصی و زد وبند های خود لکه ننگ دیگری بر جامه جامعه افزوده است.
اما
پرسشی اینجا مطرح می شود و آن این است که چرا این مفسد اقتصادی را دستگیر می کنیم
ولی به کسانی که تسهیلات بانکی و دولتی را در اختیار امثال او قرار داده اند کاری
نداریم؟ چرا همیشه شهرام جزایری ها و بابک زنجانی ها به دادگاه می روند و مه آفرید
خسروی ها و فاضل خداداد ها اعدام می شوند اما نمی پرسیم چگونه و به چه طریقی امکان
سوء استفاده از بیت المال برای آنها فراهم شده است ؟
می
توانیم ناگفته حدس بزنیم که فساد ریشه دار و عمیقی در کجا و چگونه زمینه این جرم
ها را فراهم می کند ، سوال مهم این است که چرا کسی به آن عوامل و ریشه ها کاری
ندارد؟ دقیقا از همین روست که امیر مومنان وقتی از شرکت والی منصوب خود در یک مهمانی
اشرافی خبردار می شود کاری به صاحبخانه ندارد بلکه عثمان را مواخذه و برکنار می
کند که تو چرا رفتی؟
سفره انداختن و رشوه دادن امثال آن صاحبخانه که حتى اسمش را هم نمی دانیم طبیعی است اما علی علیه السلام آبروی عثمان بن حنیف را برای همیشه تاریخ می برد چرا که معتقد است مسئول بیت المال نباید فریب بخورد . اما متاسفانه ما بر عکس هستیم و در چنین مواردی به سراغ صاحب سفره می رویم و او را دستگیر و محاکمه و اعدام می کنیم !
درس امیرالمؤمنین برای مبارزه با مفاسد اقتصادی این است که به جای مبارزه با معلول باید به سراغ علت رفت و اگر این درس را به خوبی بیاموزیم خواهیم دانست که راه حل مشکل نه دستگیر کردن این مفسد اقتصادی که رفتن به سراغ کسانی است که حاضر شده اند از او رشوه های سنگین بستانند و در مقابل به او چنین وام های میلیاردی را واگذار کنند.
پ.ن. : و نظر شما؟